نابغهای که نامش زیر سایه «فروغ» پنهان ماند
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۶۷۶۴۶
آثار و آرای ادبی زندهیاد صفارزاده او را به عنوان یکی از شاعران پیشرو امروز معرفی کرده؛ با این حال گویی نام او زیر سایه برخی دیگر از شاعران زن پنهان مانده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حضور و فعالیت زنان در 50 سال گذشته در حوزههای متعدد هنری قابل قیاس با دورههای پیشین نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در پنج دهه گذشته نام زنانی در سپهر شعر و داستان فارسی میدرخشد که توانستند پیشرو باشند و دریچهای جدید به روی دنیای کلمات بگشایند. نامهای چون پروین، فروغ، سیمین بهبهانی، سیمین دانشور و ... ادبیات معاصر وامدار حضور آنهاست. در میان این جمع، هستند کسانی که پا را فراتر گذاشته و در عرصههای گوناگون فعالیت کردند. طاهره صفارزاده نمونه بارز این جمع است. او که هم در حوزه شعر فعالیت میکرد، در حوزه ترجمه و دینپژوهی نیز وارد شد و توانست نظر کارشناسان بسیاری را به خود جلب کند.
صفارزاده نظریهها و اندیشههای ارزندهای در زمینههای نقد ادبی، نقد ترجمه و ترجمه تخصصی به جامعه ادبی و علمی ارائه کرده است؛ از جمله تئوری «ترجمه تخصصی» که تأثیر آن در آموختن رشتههای مختلف علمی از طریق تمرکز بر واژگان تخصصی به تأیید متخصصان مغز و اعصاب رسیده است. از آثار دیگر او میتوان اشاره کرد به: «پیوندهای تلخ»، «رهگذر مهتاب»، «طنین در دلتا»، «سفر پنجم»، «بیعت با بیداری»، «سد و بازوان»، «ترجمههای نامفهوم»، «هفت سفر» و .... .
او در شمار شاعرانی است که دوران پرفراز و نشیبی را در زندگی پربار ادبی خویش سپری کرده، از اینرو دارای تجربیات روحی و فکری متمایزی نسبت به همقرانان خود است. صفارزاده با کمک گرفتن از پنج شگرد عمده ادبی یعنی: هنجارگریزی و آشناییزدایی، بهرهگیری از آرایههای ادبی، نمادپردازی، مضمونپردازی یا در نهایت با روایتگری و تصویرپردازی سعی در ادبی کردن زبان سرودههای خود داشته است و هر یک از این شگردها را با هنرمندی تمام و با ویژگیهای زبانی خاص در سرودههای خود به کار گرفته است.
در واقع با پیگیری مسیر شعر نو فارسی از فروغ به این سو, با صفارزاده مواجه میشویم که اگرچه نخستین اثرش را در آغاز دهه 40 منتشر کرد, اما عمدتاً در دهه 50 به شکوفایی رسید. او با انتشار مجموعه شعرهایی نظیر «طنین در دلتا - 1349», «سد و بازوان - 1350» و «سفرپنجم - 1356» خلاقیتهای ویژهای از خود بروز داد و در کانون توجه قرار گرفت. دغدغه صفارزاده در مسیر شعر به ویژه شعر نو فارسی، نوآوری بود؛ امری که در آثار خود او به خوبی دیده میشود. علیمحمد مؤدب در اینباره میگوید: طاهره صفارزاده جزو پیشروان شعر نوگرای انقلاب اسلامی است و بسیار برای نوگرایی در شعر امروز نگران بود. یکبار خاطرم هست که فلاپی صورتیرنگ و قشنگی به من دادند و تاکید میکردند که اینها حرفهای من دربارۀ نظریۀ شعر است و تأکید داشتند که من آن حرفها را به بچههای شعر امروز بگویم.
او ادامه میدهد: متأسفانه نوگرایی شعر امروز شایستۀ شعر زمان ما نیست و نباید به این سطح راضی شویم و باید درپی ارتقای دستگاه زیباییشناسی شعر باشیم. نسبت شعر باید با زمانه و روز و زیباییشناسی روز جهان مدام نو شود و برخی حرکتهای ارتجاعی ادبی، در شأن ادبیات انقلاب نیست. انقلاب اسلامی برای امروز در همه زمینهها حرف دارد و جریان ادبی انقلاب اسلامی نیز در تعامل با زمانه تجربههای گرانسنگی کرده است که باید همین تجربهها نو و تعمیق و تثبیت شوند.
گذشته از این، صفارزاده را باید در دسته شاعرانی بررسی کرد که بُعد اندیشهگی شعر را قربانی احساس نکردند. ایجاد تعادل میان این دو، کیمیایی است در شعر معاصر به ویژه در یکی دو دهه گذشته. فقدان اندیشه و غلیان احساسات در شعر بسیاری از شاعران، به ویژه شاعران نسل جوان قابل رؤیت است. رضا اسماعیلی، منتقد و شاعر، درباره نگاه صفارزاده به این موضوع میگوید: صفارزاده شاعر به معنای مصطلح آن – خیالپرداز و احساساتی - نبود ، بلکه انسانی «شاعر» به معنای واقعی کلمه بود. او شاعری از جنس «نور و حضور» و به تعبیر خودش «رهگذر مهتاب» بود. هدف او در شعر فاصله گرفتن از «شاعر عادتی» و رسیدن به مرز «شاعر عقیدتی» و «معرفتی» بود. تلاش مقدس او در عرصه شعر – همچون فردوسی، مولانا، حافظ، ناصر خسرو، پروین اعتصامی و ... - پرهیز از «عقلستیزی» و «عقلگریزی» شاعرانه، و ایجاد تعامل و پیوند بین «عقل و احساس» بود.
به گفته اسماعیلی؛ مرحوم صفارزاده در شعرهایش فقط به دنبال «تحریک احساسات» و ایجاد تأثرات عاطفی صرف نبود او با «جان سروده»هایش میخواست به اندیشه و شعور مخاطب تلنگر بیداری بزند و خواننده را از خواب غفلت و رخوت و عادت بیدار کند. ما در آیینه جان سرودههای او که رستاخیزی از بیداری است، سیمای فرهیخته انسانی را به تماشا مینشینیم که از معبر عشق، به سرمنزل «عقل» میرسد و از شجره طیبه «حکمت و معرفت» میوه «دانایی و توانایی» میچیند.
با همه اینها، کمتر اثری است که به نقد و بررسی آثار و آرای او بپردازد. گویی نام او در زیر سایه نام برخی از شاعران زن مانند فروغ، قرار گرفته است؛ این در حالی است که صفارزاده هم در آثارش و هم در آرا و نظریههای ادبیاش، به خوبی میتواند راهنمای شاعران به ویژه شاعران نسل جوان در کوچه پس کوچههای شعر باشد.
خاطرهای از دیدار طاهره صفارزاده با امام(ره)انتقال پیکر طاهره صفارزاده از تهران به زادگاهش منتفی شدصفارزاده، «انقلاب» را به حلواحلوا شدن میان شبهروشنفکران ترجیح دادانتقاد خانواده طاهره صفارزاده از نبش قبر ویانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: شعر کتاب شعر کتاب طاهره صفارزاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۶۷۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حقایق پنهان درباره ماه
ماه یکی از سیارههای نزدیک به کره زمین میباشد که این کره دارای قطر حدودی ۳۵۰۰ کیلومتری میباشد و شبها با انعکاس نور خورشید به سطح کره زمین، منجر به روشنایی این کره میشود. با این حال کره ماه دارای حقایق پنهان و بسیار جالبی است که بی شک شاید هر یک از ما اطلاعات کافی و زیادی نسبت به این کره نداشته باشیم.
ماه بوی باروت میدهد
به گفته فضانوردان آپولو ۱۱، ماه بویی دارد که به لباسهای فضایی، تجهیزات و نمونههای جمعآوریشان چسبیده بود و وقتی یکی از اینها در محیط قرار میگرفت دوباره بوی ماه قابل تشخیص بود. فضانوردان این فضاپیما اولین کسانی بودند که پا روی کره ماه گذاشتند. آنها این بو را فلزی توصیف کردند، چیزی شبیه بوی باروت سوخته یا بوی هوا پس از خاموششدن ترقه. به احتمال زیاد منشأ این بو یک واکنش شیمیایی بین مادهای در غبار ماه و اکسیژن موجود در هواست. البته نمونههای ماه روی زمین بو ندارند و پژوهشگران میگویند این باید به دلیل یک واکنش موقت باشد.
ماه هم «ماهلرزه» دارد
همانطور که مناطقی از سیاره ما با زلزله تکان میخورند، ماهلرزههایی هم اتفاق میافتد. البته مدت آنها طولانیتر و شدت آنها ضعیفتر از زلزلههای روی زمین است. دانشمندان میگویند این لرزشها میتواند دلایل مختلفی مانند برخورد شهابسنگها، تغییرات دما، گرانش زمین و ... داشته باشد. آنها ماهلرزهها را در چهار طبقه دستهبندی کردهاند: عمیق، حرارتی، شهابی و سطحی. لرزههای حرارتی معمولترین لرزهها هستند و شدت زیادی ندارند. لرزههای حرارتی به دلیل اختلاف دمای شب و روز ایجاد میشود، لرزههای شهابی هم به دلیل برخورد شهابسنگها اتفاق میافتد. اما لرزههای شدید و طولانی زیر سر لرزههای سطحی ماه هستند.
محصول یک برخورد غولپیکر است
نظرات مختلفی درباره شکل تولد ماه وجود دارد، اما پذیرفتهترین توضیح درباره چگونگی شکلگیری ماه، نظریه برخورد بزرگ نامیده میشود. طبق این نظریه سیارهای به اندازه مریخ با زمین اولیه برخورد کرده و ابری از این برخورد تشکیل میدهد که در نهایت بعد از چندین میلیون سال به ماه تبدیل میشود. به گفته موزه تاریخ طبیعی لندن شواهدی از این برخورد را میتوان در نمونههای گرفتهشده از ماه در ماموریتهای آپولو پیدا کرد. این یافتهها نشان میدهد ترکیب ماه شباهتها و تفاوتهایی با ترکیب زمینشناسی زمین دارد که این به دلیل همان برخورد و جداشدن بخشی از زمین قدیمی است.
ما همیشه یک طرف ماه را میبینیم
شاید برایتان عجیب باشد ولی ما فقط یک طرف ماه را میبینیم، زیرا ماه دقیقا با همان سرعتی که به دور خود میچرخد به دور زمین هم میچرخد و اینطوری ما فقط یک طرف آن را میبینیم. از همینجا اصطلاح «نیمه تاریک ماه» گرفته شده که در واقع درست نیست، زیرا سمت دور ماه همان مقدار نور خورشید را دریافت میکند که قسمت نزدیک و سمت زمینِ آن دریافت میکند. ماه به طور دایم رو به سطح زمین است. به این معنی که یک روز کامل ماه (مدت زمانی که طول میکشد تا ماه یک بار به دور خودش بچرخد) حدود ۴ دقیقه است؛ بنابراین اگر ماه اصلا نمیچرخید میتوانستیم طرفهای دیگر ماه را ببینیم.
منبع: روزنامه خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها